جدول جو
جدول جو

معنی ابوالحسن احمد ابن حمید - جستجوی لغت در جدول جو

ابوالحسن احمد ابن حمید
ابن حمید مکنی به ابوالحسن. محدث است
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

ابن محمد بن عبدالله بن صالح بن شیخ بن عمیره، مکنی به ابوالحسن. یکی از اصحاب ابوالعباس ثعلب. مرزبانی در کتاب المقتبس ذکر او آورده است. و ابن بشران در تاریخ خود گوید که در سال 320 ه. ق. ابوبکر بن ابی شیخ به بغداد درگذشت و او محدث و اخباری بود و صاحب مصنفاتیست. و یاقوت گوید: ندانم که این مرد محدث و اخباری که ابن بشران گوید همین احمد بن محمد است یا کس دیگر. چه زمان هر دو یکی و هر دو نیز اخباری باشند و خدای تعالی داناتر است و شاید ابن بشران که کنیت او را بجای ابوالحسن ابوبکر آورده و نسبت او را بعوض ابن شیخ، ابن ابی شیخ گفته اشتباه کرده باشد. مرزبانی از عبدالله بن یحیی عسکری آرد که او گفت: ابوالحسن احمد این قطعه شعر خود را که بیکی از دوستان نوشته بود مرا انشاد کرد:
کنت یا سیدی علی التطفیل
امس لو لا مخافه التثقیل
و تذکرت دهشه القارع البا-
ب اذا ما اتی بغیر رسول
و تخوفت ان اکون علی القو-
م ثقیلاً فقدت کل ثقیل
لوترانی و قدوقفت اروّی
فی دخول الیک او فی قفول
لرأیت العذراء حین تحایا
و هی من شهوه علی التعجیل.
و باز مرزبانی از عمر بن بنان انماطی و او از ابوابوالحسن اسدی روایت کند که گفت: وقتی شراب را ترک گفتم و به ابوالعباس ثعلب نیز گفتم که شراب را رها کرده ام و سپس نوبتی بدیدار محمد بن عبدالله بن طاهر رفتم و او بمن شراب داد سپس بخانه بازمیگشتم و ثعلب بآخر روز بدر خانه خویش نشسته بودچون مرا دید که ناو ناوان میروم دانست که من شراب آشامیده ام پس برخاست و بدرون شدن خواست و سپس بایستادو من چون مقابل وی رسیدم سلام کردم و او این شعرها بخواند:
فکنت من بعدما نسکت و صا-
حبت ابن سهلان صاحب القسط
ان کنت احدثت زلهً غلطاً
فالله یعفو عن زلّه الغلط.
عمر گوید: از ثعلب معنی ابن سهلان صاحب القسطپرسیدم. گفت: مردم طائف می فروش را صاحب القسط گویند. و از صولی روایت کند که گفت: ابوالحسن احمد بن محمدالأنباری (؟) این ابیات خود از قصیدۀ مزدوجه ای که در تتمیم قصیدۀ علی بن جهم گفته است مرا انشاد کرد:
ثم تولی المستعین بعده
فحاز بیت ماله و جنده
ثم اتی بغداد فی محرّم
احدی و خمسین برأی مبرم.
و شمه ای از اخبار مستعین بگفته بود و سپس گفته بود:
و ثبّتت خلافه المعتز
و لم یشب اموره بعجز.
و پس از شرح برخی از تاریخ معتز گفته:
و قلّدا محمد بن الواثق
فی رجب من غیر امر عائق
المهتدی بالله دون الناس
جاء به الرحمن بعد الیأس.
و پس از چند بیت دیگر:
و قام بالأمر الامام المعتمد
امام صدق فی صلاح مجتهد.
و نبذه ای از سیر معتمد در پی آن آورده بود
لغت نامه دهخدا